جدول جو
جدول جو

معنی رنگ بردن - جستجوی لغت در جدول جو

رنگ بردن
(تَ رُ کَ دَ)
رنگ اصلی چیزی را زایل ساختن. چیزی را از رنگ اصلی بگردانیدن. تغییر دادن و دگرگون ساختن رنگ چیزی. رنگ برداشتن:
هزار آفرین بر می سرخ باد
که از روی ما رنگ خجلت ببرد.
صائب (از بهار عجم).
، با ترسانیدن و بیم دادن رنگ از چهرۀ کسی زایل کردن:
چنان در راه غارت پی فشردند
که رنگ هندیان را نیز بردند.
حکیم زلالی (از بهار عجم).
آنکه گر صدمۀ قهرش متلاشی گردد
از رخ خصم برد هیبت او رنگ عذار.
علی قلی بیک خراسانی (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
تحمل سختی و مشقت کردن، زحمت کشیدن، درد کشیدن، اندوه خوردن، رنج کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
تحمل سختی و مشقت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
((رَ بُ دَ))
آزار دیدن، درد کشیدن، غصه خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
((~. کَ دَ))
فریب دادن، گول زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
Color, Dye, Paint
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
Ail, Suffer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
colorier, teindre, peindre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
souffrir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
रंगना , रंगना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
kleuren, verven, schilderen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
lijden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
menderita
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
पीड़ित होना , कष्ट उठाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
mewarnai, mengecat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
colorear, teñir, pintar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
לצבוע , לצבוע , לצבוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
לסבול , לסבול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
色を塗る , 染める , 塗る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
padecer, sufrir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
colorir, tingir, pintar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
soffrire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
colorare, tingere, dipingere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
sofrer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
患病 , 受苦
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
上色 , 染色 , 油漆
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
chorować, cierpieć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
malować, farbować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
хворіти , страждати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
фарбувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
leiden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
färben, malen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
болеть , страдать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رنگ کردن
تصویر رنگ کردن
красить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رنج بردن
تصویر رنج بردن
苦しむ
دیکشنری فارسی به ژاپنی